آثار باستانیاخبار فرهنگیکوموش دپه (گمیشان)گلستان شناسی

بناهای تاریخی در حال تخریب گمیشان

کوموش تپه (گُمیشان) یکی از شهرستان‌های استان گلستان می‌باشد. این شهر در شمالی‌ترین قسمت حاشیه شرقی دریای خزر قرار دارد و از طرف شمال به کشور ترکمنستان،از جنوب به بندرترکمن، از شرق به آق‌قلا و از طرف غرب به دریای خزر ختم می‌شود. این شهر با بندر ترکمن حدود ۱۹٫۵ کیلومتر فاصله دارد.

کوموش تپه در سال ۸۸ از شهرستان ترکمن جداشده و «شهرستان گمیشان» نامیده شد. نام محلی شهر کمیش دپه از واژه ترکمنی کوموش‌دپه گرفته شده و به معنی «تپه نقره‌ای» است. این شهر یکی از قدیمی ترین شهرهای ترکمن نشین شمال ایران می باشد که پیشینه تاریخی کهنی دارد. 100% جمعیت شهر را ترکمن ها تشکیل می دهند.
محمدعلی شاه قاجار قبل از مهاجرت به اودسا واقع در روسیه (در قضایای مربوط به: به توپ بستن مجلس)، مدتی در این شهر اقامت داشته است.(ویکی پدیا)
 
 
گُمیشان یا گمیش‌تپه یکی از شهرستان های استان گلستان می‌باشد. این شهر در شمالی ترین قسمت حاشیه شرقی دریای خزر قرار دارد و از طرف شمال به کشور ترکمنستان،از جنوب به بندرترکمن،از شرق به آق قلا و از طرف غرب به دریای خزر ختم می شود. این شهر با بندر ترکمن حدود ۱۹٫۵ کیلومتر فاصله دارد.گمیش تپه در سال ۸۸ از شهرستان ترکمن جداشده و «شهرستان گمیشان» نامیده شد. نام محلی شهر کمیش دپه از واژه ترکمنی کُمیش‌دَفه گرفته شده و به معنی «تپه نقره‌ای» است. این شهر یکی از قدیمی ترین شهرهای ترکمن نشین شمال ایران می باشد که پیشینه تاریخی کهنی دارد. 100% جمعیت شهر را ترکمن ها تشکیل می دهند.
محمدعلی شاه قاجار قبل از مهاجرت به اودسا واقع در روسیه (در قضایای مربوط به: به توپ بستن مجلس)، مدتی در این شهر اقامت داشته است. (ویکی پدیا)

«گميشان» يك نام بي مسما

  محمود مرادي کمیش دپه

شيوه معمول و متداول در نامگذاري يك منطقه يا محدوده خاص همواره اينست كه كارشناسان و آگاهان امر با بررسي وجوه مختلف شرايط اقليمي اجتماعي و فرهنگي آن منطقه با لحاظ كردن حداقل يك  يا چند ويژگي بارز و برجسته نامي در خور و مورد قبول يك جامعه بر آن انتخاب كنند تا از اين رهگذر مردمان آن ديار به آن افتخار كنند . چيزي كه به نظر مي‌رسد در مورد زادگاه نگارنده اين سطور «كميش دپه» اين اصول نامگذاري رعايت نشده است . كلمه «كميش» به معناي نقره و  كلمه «دپه» در مفهوم تپه نام زيباي «تپه نقره» را در اذهان متصور مي كند امري كه با توجه به بافت طبيعي و وجود تپه قديمي در شمال شهر به عنوان نمونه اي از هويت تاريخي آن معقول به نظر مي رسد و نقطه ابهامي جهت كنكاش و تأمل در معناي لغوي اين كلمه در افواه عمومي و نزد پژوهشگران مسايل تاريخي و اجتماعي ايجاد نمي كند.

اما در حال حاضر از سوي مسئولين شهري ناهماهنگي‌هايي در مورد انتخاب كلمه كميش دپه در تابلو سردر ادارات مشاهده مي شود كه گوياي نوعي سردرگمي وتعارض ميباشد. گواه اين مدعا اينست كه در شيوه نوشتاري صحيح نام شهر نه تنها در نمايه‌هاي اداري بلكه در اسناد مكتوب هويتي اشخاص نيز همواره تفاوت‌هاي فاحشي مشاهده مي‌شود كه استفاده از كلمات متنوع گمش تپه، گمش‌دفه و كمش‌دفه تنها بيانگر گوشه اي از اين بي توجهي در استفاده از يك نام واحد رسمي مي باشد كه هر شهروندي مي تواند با قدري تأمل در محيط پيرامون خويش به اين تناقض پي‌ببرد‌.

اما اين تنها شروع قصه مكرر مظلوميت مردمان اين شهر در موضوع فوق الاشاره مي‌باشد چرا كه در سطحي يالاتر مدتها قبل كارشناسان  به ظاهر خبره در امور تقسيمات كشوري دست به شاهكار بزرگتري زده اند و با ساعتها تأمل و تعمق در نامها و واژه ها واز همه مهمتر از روي دلسوزي براي مردمان اين ديار فراموش شده ! نام نامسماي «گميشان» را براي اين شهر با لحاظ كردن روستاهاي تابعه انتخاب كردند كه راقم اين سطور با بضاعت اندك علمي خويش علي رغم بررسي و استعلام از افراد مطلع و صاحب فن هنوز نتوانسته است به اين حقيقت دست يابد كه نام شهري كه در روزگاران شكوه و رونق خويش به گواه اسناد و مدارك تاريخي و جغرافيايي به «كميش دپه» معروف بوده است چگونه و با استناد به كدام ويژگي بارز و مشهور به يكباره اينگونه مبهم و بي هويت تغيير كند ؟! اصولا چه نيازي احساس مي شد در شرايطي كه مردمان همه جوامع به نوعي در صدد حفظ باورها و تعلقات گذشته خود هستند فارغ از حل ساير مشكلات اقتصادي و اجتماعي اين مردم ، مسئولين امر در آنزمان وقت و انرژي را مصروف اين كار بكنند كه در نقشه رسمي كشورمان اين شهر با نام گميشان شناخته شود.

از لحاظ مفهوم لغوي و بار معنايي حداقل بر مبناي دانش يوميه و مورد قبول همگان كلمه اي بي هويت و مطرود از نگاه مردم اين شهر مي باشد . در مورد اين كلمه چند ديدگاه وجود دارد از جمله : بعضي از سروران در دفاع از اين نامگذاري معتقدند كلمه گميشان به صورت تركيبي از كلمه گميش (يا به تعبيري مضحك تر گميش ) و پسوند «ان» در معناي مكان مي‌باشد به بياني ديگر به نوعي گميشان را محل وفور حيواناتي چون گاوميش در زمان‌هاي نه چندان دور مي‌دانند كه هيچ توجيه و برهان عقلي در جهت تأييد اين مطلب حداقل از ديدگاه تاريخي وجود ندارد و ادعايي بي پايه است. شايد اگر كلمه گميش را در معناي «كميش» (نقره) بكار مي‌بردند تا حدودي بار معنايي آن به عنوان مكان وفور نقره بيشتر مورد قبول و تأمل بود هر چند كه در صورت وجود چنين ذهنيتي بايد كلمه «كميشان را انتخاب مي‌كردند تا اين كلكسيون بي معنايي كامل گردد.

از سوي  ديگر ديدگاهي نيز وجود دارد كه از سوي بسياري از دلسوختگان مسايل خورد و كلان اين شهر از باب طنز ارائه مي شود كه در جاي خود قابل تأمل است ، از ديدگاه آنان گميشان از دو كلمه تشكيل شده است كلمات «گم» و «ايشان» كه با حذف قرينه لفظي «بار» از ديد دستوري مي توان گميشان را اين گونه تعريف كرد «گم باد ايشان» كه خارج از حيطه طنز حداقل اين تعبير را در مورد ديار فراموش شده و گم گشته در عرصه استفاده از امكانات و تسهيلات به حق چندان دور از ذهن نمي دانم. قرار گرفتن در اوج محروميت از لحاظ اقتصادي به دليل عدم اتصال به شاهراه هاي ارتباطي و اقتصادي عدم استفاده بهينه از نعمت درياي خزر جهت تأمين معاش مردم ، بالابودن نرخ بيكاري جوانان شهر ، عدم ارتقاء بخش گميشان به شهرستان عليرغم تلاش هاي مسئولين منطقه به عنوان بزرگترين آرزوي مردم ، انتقال طرح هاي تجاري و اقتصادي  به مناطق ديگر علي رغم اعلام رسمي و غير رسمي در جرايد و رسانه ها ، بي توجهي در جهت بازارچه مرزي با كشور تركمنستان به عنوان طرح اقتصادي ، عدم توجه دلسوزانه مسئولين شهري در حيطه هاي اجتماعي و زيست محيطي و غيره و بيانگر اين نكته است كه گميشان به عنوان «مادر شهرهاي صحرا» با مردماني قانع و صادق به توجه و مساعدت بيشتري نياز دارد چرا كه در اوج محروميت و گمنامي به حال خويش رها شده است تا شايد دستي از غيب فرو آيد و ياريگرمان باشد و اين بار به سرمنزل مقصود برساند.

منبع: هفته‌نامه صحرا شماره 204

نوشته های مشابه

5 دیدگاه

  1. با سلام و تشکر فراوان از اطلاع رسانی تان . لطفا در مورد سابقه تاریخی کومش تپه مطالب بیشتری بنویسید. ممنون.

    1. سلام، از نظرات مثبت شما ممنونیم. در روزهای آتی اطلاعات بیشتری از تاریخ کوموش تپه درج خواهیم کرد.

        1. دوست عزیز،دیگران دست بر دست نگذاشتند تا شاهد هوشمندی شما در کشف اسامی شهرها باشند؛ پیش از آنکه به خود آیید دروازه ی شهرها را گشودند و نشانی شهرها را به نام خود زدند و هر که آگهی از آینده داشت نامی نامدار گزید و به جای گذاشت تا که شهر را به نامی مشکبار صدا زنند چنانکه نام ها گواهی حال شهرند؛ و شما نمی توانید کوموش دپه یا کوموش تپه را نامی زاییده ی وهم و خیال بدانید که اگر هر چیزی بر حسب من در آوردی باشد آنوقت این شمایید که یکه تازی خواهید کرد و ضمنا ارجاع به لینک و سایت و…تازگی ندارد و قبل از آنکه شما ما را به شناخت نام شهرها آگاه کنید و شیوه ی نوشتن را به ما بیاموزید ما خود آشنا به اسامی و اسلوب نوشتاری بوده ایم.

          1. سلام – در طول تاریخ ظلم فراوانی بر آثار باستانی و نوشته‌های تاریخی تورک و تورکمن گذشته است…
            جایی خواندم که نلسون ماندلا گفته بود: برای از بین بردن قوم و یا ملتی نیاز نیست آنها را بکشند … تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم آنان را ازبین ببرید بی محتوی و تهی خواهند شد… مانند سیاه‌پوستان آمریکا … خیلی بی معنی است… مگر آمریکا سیاه‌پوست داشته که آمریکایی باشند. جز رنگ پوست و شکل ظاهری چیزی برایشان نماینده … نه زبان نه فرهنگ و نه رسوم آفریقایی برای آنها بازمانده… باید با حفظ آثار و تاریخ خودمان برای ترویج مدنیت و انتقال آن به نسلهای آینده بکوشیم… تا هویت واقعی قوم تورک و تورکمن حفظ گردد.
            خوشبختانه در دولت جمهوری اسلامی ایران و مملکتی زندگی می‌کنیم که تاکنون کمک زیادی به حفظ ادبیات و قومیت تورکمن داشته و با دموکراسی که در این مملکت برقرار است تاکنون سعی شده ظلمی که در اعصار گذشته بر ملت تورکمن روا شده است تا حدودی جبران گردد…

پاسخ دادن به بهمن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا