تورکمن باغشی‌لارمشاهیر ترکمن

میللی تأچ‌مراد Milli Taçmyrat : از نامداران بزرگ موسیقی ترکمن (حالیپا باغشی)

میللی تأچ‌مراد نوازنده و آهنگساز بزرگی است که هنر موسیقی ملی ملت ترکمن را در حد مقدسات خود گرامی داشته و برای کسب اصالت تاریخی و ارائه آن به خلق خود با تمام ظرافت و دلنشینی اش تمامی تجربیات حیات خود را صرف آن نموده است. این شخصیت انسان دوست و انسان پرور، سازهای ترکمنی را خیلی دوست می‌داشت، وی نه تنها به نواختن استادانه آهنگها بسنده نمیکرد، بلکه انتقال تمامی دانش و تجربیات خود به جوانان و پرورش آنها را وظیفه خود میدانست. او به گروههای بسیاری از جوانان رموز ظریف و سحر آمیز موسیقی ترکمنی را با روحیه ای خستگی ناپذیر آموزش میداد و برای دستیابی آنها به درجات عالی نوازندگی از هیچگونه حمایتی دریغ نمی ورزید.

آغا - میللی تأچ‌مراد Milli Taçmyrat : از نامداران بزرگ موسیقی ترکمن (حالیپا باغشی)
میللی تأچمیرات

 خود مئللی آقا هم سازهایی را که منطبق با روحیات و روانشناسی دوران معاصر خود بود آفریده است. علاوه بر اینها، وی تمامی تلاش خود را برای آرایش، تکمیل و ترمیم آن و رشد و تکامل صنعت موسیقی ملی ملت ترکمن جهت نائل گردیدن به درجات عالی تر بکار برده است. مطلبی را که هم اکنون می خوانید خاطرات یکی از شاگردان او بنام خدای بردی دردیف و همچنین همکار و مونس مئللی آقا بنام گلدی دولتف است که بمناسبت 100- مین سالگرد وفات این استاد بزرگوار تهیه گردیده است.

 ارزش و شخصیت هر خلقی نه بر اساس شمار کمی آن خلق، بلکه بر اساس میزان و قدرت خلاقیت معنوی آن ارزشگذاری میشود. هر خلقی اگر بتواند با بکارگیری نبوغ خود به توشه انسانیت خلق خویش به آن میزان دانش و زیبایی بیافزاید، بهمان میزان خلقیت خلق خویش را اثبات نموده، تاریخ نابود نشدنی آنرا می نگارد تا الگویی بر این نسلهای آتی باشد. تاریخ، ادبیات، موسیقی و سازهای خلق ما طی سخت ترین دوران حیات خود شکل گرفته و بار سنگین تاریخچه زندگی خلق خویش را در خود جای داده است. بهمین علت، ما نسلهای امروزین به الگوهای میراث گذشتگانمان فخر ورزیده، به شاعر کبیرمان مختومقلی  و به اشعار آن افتخار نموده و به انواع صنایع بی همتای ظریفمان که با خلاقیت ذهن بدست آمده احساس غرور میکنیم و همچنین به صنعت ترانه سرایی، به صنعت هنر موسیقی مان، به باغشی ها و آهنگسازان توانمندمان می بالیم.

 شخصیتی که در حال حاضر از سوی ایل و تبار خلقمان تجدید خاطره میشود، یکی از استادان گرانقدر و با ارزش ماست. نام او همچون نام عزیزترین عزیزانمان، چون نام پدران و مادرانمان همیشه در قلبمان زنده است. ساز و آهنگ او توسط مهر مادرانمان در احساسات و ذهن ما جای گرفته است. با گذشت هر چه بیشتر زمان، ما بیشتر به اهمیت و سهم او در رشد و تکامل هنر موسیقی ملی مان پی می بریم. جذابیت ما نسبت به سازهای او با رشد و تکامل معنویات خلقمان بیشتر و بیشتر می گردد. با گذشت هر چه بیشتر زمان، « مقامهای » آفریده او نه تنها کهنه نمی شوند، بلکه آنها بیش از پیش در بین شنوندگان و دیگر آهنگسازان ملی خلقمان جایگاه ویژه ای کسب کرده و در قلب آهنگسازان نسلهای امروز به منبع تهیه نتهای موسیقی بدل گردیده اند. ما وقتی در مورد پاکی و مقام والای اخلاق انسانی صحبت میکنیم میگوئیم : همچون سازهای مئللی آقا است. برای اینکه نام او در میان خلقمان بعنوان مظهر پاکی و درستکاری آورده میشود. چنین پاکی و چنین درستکاری در بطن سازهای دست نیافتنی او نهفته است.

 راز این نیروی جادوئی وی در کجاست؟ کدام انگیزه ها موجب گرایش وافر ما به مئللی آقا میشود؟ اولین دلیلی که در اینمورد میتوان بدان اشاره نمود، همانا ساختن آهنگهای اوست. در آنها قوانین کامل آهنگهای خلق ما جمع آوری شده اند. همچنین آهنگهای او برآمده از افکار، متدهای متنوع و تجربیات گرانقیمت آموزگاران علم موسیقی ملت ترکمن میباشند. در آهنگهای او، شکل آهنگ متناسب با مضمون تنظیم شده اند. به گفته خود وی، میزان فشار انگشتان بر روی پرده های دوتار حساب شده در نظر گرفته شده است. وقتی به این آهنگها گوش میدهیم، نه تنها احساسات شنونده بلکه ذهن او هم تحریک میشود. با شکل گیری نوین دنیای ساز خلق ترکمن و نواختن آن، انگار تمامی آرزوها و امیال درونی شنونده در مقابل چشمان آنها از صفحه نمایش میگذرند. بهمین جهت، موقع شنیدن آهنگهای او گوشهایمان به تنهایی کفایت نمیکنند.

آهنگهای مئللی آقا هر شنونده ای را به فکر واداشته، به روحیات و اخلاقیات وی معنی تازه ای می بخشند. مقامها و سازهای مئللی آقا نه تنها متناسب با روحیات و ویژگیهای دوران خویش تدوین شده اند، بلکه آنها در عین حال منطبق با نیازمندیهای معنوی عصر کنونی بوده و ویژگیهای دوران معاصر را در خود جای داده اند. بطوریکه آهنگها و سازهای او نه تنها سالمندان، بلکه روشنفکران و نسلهای امروز را نیز بخود جلب مینماید. این ویژگی تنها بخاطر وابستگی ملی آن نبوده، بلکه این امر ناشی از وجود خصایص سینتتیکی ( زیبایی شناسی ) آن، معنا دار بودن هر یک از بندهای ساز او، مهارت و ارائه فرم، سنگینی آواز و بالاخره وجود عنصر متانت در مضامین سازهای او  هستند که که مقامهای مئللی آقا را در جایگاه والایی در صنعت موسیقی ملت ترکمن قرار داده است.

 زمانی که ما با خیال فراغت سازهای مئللی آقا را گوش میدهیم، در سازهای او نغمه های غم انگیز و سوزناکی  که حاکی از بیان درد و رنج تاریخی خلق ما همچون گره های قالی مان هستند بر سینه ها نقش می بندند. لذتی را که ما از شنیدن سازهای او می بریم، نمیتوان با آهنگهای کنسرتها و سمفونیهای آهنگسازان بزرگ تشبیه نمود. البته ما در اینجا در صدد تهی کردن دیگر سازهای مردمی نیستیم، بلکه صحبت بر سر قدرت و ارزش سازهای هنری و حرفه ای خلق ماست. این چنین زیبائی و خاصیت مردمی آنرا نمیتوان در دنیای ساز و موسیقی دیگری یافت.

 مقامها نیز همچون آدمها با بیان شیرین و خوش آوای خویش تجربه اندوخته، مقتدر و نیرومند میشوند. آوازهای برآمده از چنین مقامها، هم دلنشین و هم آهنگهای آنها پاک و سحر انگیز می باشند. چنین مقامها را هر چقدر گوش کنیم بهمان میزان نیازهای روحیمان بیشتر احساس میشوند. مقامهای مئللی آقا خود تباین دانش و تجربه خلق ما در عرصه موسیقی اصیل مان است. آنها عصاره های هنر خلاقیت و دانش و شعور خلق ماست. طبیعتا چنین مقامهایی در جهت رشد روحیه خلاقیت و تجربه اندوزی در میان دوستداران هنر موسیقی اصیل خلق ما تأثیر بسزایی خواهد داشت. بر این اساس است که اگر نویسنده ای از فیض چنین مقامهایی بهره مند شود قلمهای او خود بخود بحرکت درآمده و اگر شاعری گوش فرا دهد، فی البداعه بیتهای نوینی از یک شعر در ذهن او نقش می بندد و……..

 دلیل چنین امری صرفا در خوش نوازی مئللی آقا نیست، بلکه وی در مقامهای خود هنگامه های سخت تاریخی خلق خویش را نگاشته است. در سازهای او میتوان از یکسو پاکترین وابستگی احساسات ملت خویش و از سوی دیگر درد و رنجی را که خلقش سالیان سال جبرا متحمل شده است احساس نمود. مئللی آقا در شرایط کنونی نیز مظهر استاد آهنگسازان توانمند دوران معاصر است. ارج و جایگاه مئللی آقا در میان آهنگسازان دوران معاصر ما صرفا بخاطر نمونه برداری از آهنگها و سازهای او نبوده، بلکه ناشی از درجه تعلیم و تأثیر پذیری آفریده های او در روحیه خلاقیت آهنگها و سازهای هنرمندان معاصر ماست. هنگامیکه ما سمفونیهای ولی مخاوف را گوش می کنیم، پیانوهای نمایشنامه ای نوری حال محمد را میشنویم و یا به اثرات آشئرقلی اوف، چاری نوریمف، آمان آقا جیکیف و همینطور به اثرات دیگر سازندگان و آهنگسازان معاصرمان گوش فرا می دهیم، انگار که صدای دلنواز آهنگهای مئللی آقا را که از دوتار قهوه ای رنگش بر میخیزد می شنویم.

 دوران نوازندگی مئللی آقا برای نوازندگان دوران معاصر، حاوی مجموعه ای از درسهای زندگی هنر موسیقی خلق ماست. قدرت و قابلیت ذهن طبیعی هر چقدر هم تیز و قوی باشند، تنها تحت شرایط بهره گیری از قدرت ذهن خلق خویش ارزش و جایگاه واقعی را در میان خلق خود کسب می نماید.

 برای رشد و تمدن یک خلق، آموختن میراثهای بجای مانده از گذشتگانمان و بدان خو گرفتن کافی نیست، بلکه بایستی میراثهای گذشتگانمان را از میان توده خلقمان جمع آوری کرده، آنها را صیقل داد و تا آنجا که متناسب با نیازمندیهای روح و عقایدمان باشند در ادامه بتوان آنها را به نسلهای بعدی منتقل نمود. چنین است وظایف آنانی که مبارزه و تلاش برای رشد و تمدن خلق خویش را پیشه گرفته اند. برای دستیابی به درجه استادی بایستی درد و رنج راه رسیدن را تحمل کرد. چنین کاری را باید بدون هیچ چشم داشتی از نتیجه کار به سرانجام رساند. بایستی آنچه را که آموختیم و آنچه را که در راه رسیدن بدان تحمل کردیم، بدون هیچگونه انتظار و چشم داشتی به خلق خویش بخشید. آنکس که بتواند چنین کاری را انجام داده، از هر گونه خصایل مخرب از جمله خسیس بودن، حسودی نسبت به دیگران پرهیز نموده و آنچه را که به تجربه و با تحمل درد و رنج فرا گرفته و به شاگردان خود بدون هیچگونه احساس حسادت نسبت به آنان منتقل کند، از سوی خلق خویش مورد ستایش واقع میگردد و لیاقت استاد بودن را کسب می نماید. ملت تنها چنین استادانی را بخاطر مهارتشان در کار، داشتن خصلت انسان دوستانه و نوع پرورانه شان مطلوب و لایق دانسته و ارزش والایی برای آنها قائل میشود. باید هنر زیبای موسیقی هر سازنده ای با زیبایی و پاکیزگی اخلاق آن درهم آمیزد، و نباید زیبایی هنر موسیقی را با حرص جاه طلبی و مقام پرستی در آمیخت.

 چنین است درس آموزگاران هنر موسیقی خلق ما. بایستی همه ما تحت هر شرایطی بر این درسهای گرانقیمت زندگی هنر موسیقی مراجعه کرده و مراجعه کنیم. مئللی آقا با تمام سادگی خود انسانی دانا بود. همچنین وی با سادگی خود سخنان قصاری را ادا نموده است. او میگفت، انسان از دومنبع تغذیه میکند که هر دو در قلب ملت ریشه دارند، یکی از آنان نان و نمک و دیگری ساز آن خلق است. هر انسانی اگر بتواند از این دو عنصر خود را سیراب کند، بدانید که هیچ لطمه ای از جانب او به خلق وارد نخواهد آمد.

 آری: در دوران معاصر ما، این سخنان او بعنوان سوگند حیات وی بود. او در مدت حیات خویش نه تنها هیچ لطمه ای به خلق خود وارد نیاورد، بلکه با هنر زیبای خویش زینت و آلایش تازه ای به خلق خود بخشید. امروز ما بهمراه ملت خویش بار دیگر قدرت هنر موسیقی آن و خاطره تابناک او را یاد میکنیم. هنر او بحق هم قدرتمند و هم توانمند میباشد. در آن درجه بالای مهارت و تبحر در هنر موسیقی و پاکی خلوص نسبت به خلق خویش جای گرفته و موجودیت ابدی حیطه حیات ملت مان نقش بسته است.

دریافت مطلب از : میراث آنلاین

مارقوش ترکمن صحرا / www.margush.ir

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا